دیکشنری
isolation precautions
فارسی
1
عمومی
::
احتیاطات ایزولاسیون
واژگان شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ISOGEOTHERM
ISOGONAL
ISOGONIC LINE
ISOGONIC MAP
ISOGONY
ISOHEL
ISOHEYT
ISOHYETAL MAP
ISOLATE
ISOLATE FROM
ISOLATED
ISOLATED SPEECH DELAY
ISOLATING LANGUAGE
ISOLATION
ISOLATION OF AFFECT
ISOLATION PRECAUTIONS
ISOLATIONISM
ISOLATIONIST
ISOLATOR
ISOMAGNETIC
ISOMAGNETIC MAP
ISOMER
ISOMERIC
ISOMERISM
ISOMEROUS
ISOMETRIC
ISOMETROPIA
ISOMETRY
ISOMORPH
ISOMORPHIC
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید